بازخوانی مهمترین تشکل آتش بیار فتنه ۸۸ به مناسبت سالروز حماسه ۹ دی
۹ دی سال ۸۸ آبی بود بر آتش فتنهای که جریانات مختلف از مدعیان اصلاح طلبی تا جریان ضدانقلاب و نظامسلطه آن را با هدف براندازی نظام اسلامی تدارک دیده و با تمام لوازم و امکانات به مبارزه با نظام اسلامی پرداختند.
پایگاه رهنما :
۹ دی سال ۸۸ آبی بود بر آتش فتنهای که جریانات مختلف از مدعیان اصلاح طلبی تا جریان ضدانقلاب و نظامسلطه آن را با هدف براندازی نظام اسلامی تدارک دیده و با تمام لوازم و امکانات به مبارزه با نظام اسلامی پرداختند. البته در این میان سهم برخی از تشکلهای سیاسی که اعضای آن سوابق مهمی در مناصب اجرایی و قضایی کشور داشتهاند را باید بیشتر از سایر رهبران فتنه ۸۸ دانست چرا که برخی از فریب خوردگان فتنه ۸۸ به اعتبار جایگاه و موقعیت نخبگان سیاسی (رهبران فتنه) به کف خیابانها آمده و علیه نظام اسلامی ایران فعالیت کردند. بنابراین برای «بازشناسی بستر و زمینههای شکل گیری فتنه ۸۸» و «علل اصلی گسترده شدن آتشهای آن» و مهمتر از آن جهت «واکسینه کردن کشور از تکرار حوادث مشابه» باید به بازخوانی محوریترین رهبران فتنه آن سال پرداخت.
یکی از محوریترین تشکلهای سیاسی فعال در فتنه ۸۸
یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین تشکل سیاسی که در غائله سال ۸۸ نقشآفرینی کرد، مجمع روحانیون مبارز است که تحت مدیریت افرادی نظیر محمد خاتمی، سیدمحمد موسویخوئینیها، موسوی لاری، موسوی بجنوردی و مجید انصاری همچنان ادامه حیات میدهد. موضعگیری و جهتگیری اعضای این مجمع هزینههای زیادی را تاکنون به کشور تحمیل کرده است و حتی طی سالهای اخیر رفتار افراد منسوب به این گروه اساسا در مقابل منافع ملی قابل تعریف است. به عنوان نمونه هفته اخیر محمد موسوی بجنوردی طی اظهاراتی در مراسم تجلیل از خود در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی از ضرورت تغییر شعار مرگ بر آمریکا سخن به میان آورده و میگوید: «ما نقص تبلیغات داریم و فقط فحش میدهیم، که بهترین سخنان را هم از بین میبرد. به جای فحش مسائل اسلام و تشیع را بگوییم. چرا مرگ؟ ما برای زندگی آمدهایم؛ با مرگ چیزی درست نمیشود. باید این فرهنگ را عوض کنیم. اگر میخواهیم آمریکا را زمین بزنیم مسائل خود را مطرح کنیم. شعار اگر مقرون به شعور باشد ارزش دارد. اما نوعا شعارهای ما مقرون به شعور نیست.» پیش از این مرحوم هاشمی نیز در بیان برخی خاطرات خود ادعا کرد که امام خمینی (ره) هم مخالف شعار مرگ بر آمریکا بودهاند! که البته برای این ادعا هیچ سندی ارائه نداد. موسوی بجنوردی همچنین در خاطراتی گفته بود که یک کفبین لبنانی به او گفته است دریا پایان دارد، ولی علم تو پایان ندارد! اگرچه نباید از نقش پررنگ احزاب دوقلوی جماعت تجدیدنظرطلب (حزب مشارکت و مجاهدین) غفلت کرد، اما رهبران اصلی طرح براندازی نظام را باید اعضای مجمع روحانیون دانست، مجمعی که جایگاه و پیشینهی اعضای آن چالشهای فراوانی را به نظام اسلامی تحمیل کرده است. اعضای مجمع روحانیون مبارز از سال ۷۶ به بعد خود را به عنوان «رهروان اصلی خط امام (ره)» معرفی کرد. با جستوجوی ساده در سخنرانی، بیانیهها و رسانههای منسوبان به این دسته، دهها و صدها بار از اسم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رویههای رفتاری و گفتاری ایشان سخن به میان آمده آن هم در صورتی که بررسی عملکرد جریان مدعی اصلاحات – به سرکردگی مجمع روحانیون- چیزی خلاف این ادعا را نشان میدهد. آنچنان که پدرخواندههای این طیف طرح استحاله و براندازی نظام را از کتب متفکران سازمان سیا وارد فاز عملیاتی کرده و کشور را ماهها درگیر بحرانی چند لایه کردند. به هر روی بازخوانی پدرخواندهها در دو فتنه ۱۸ تیر ۷۸ و انتخابات ۸۸ میتواند تصویری واقعی از مبانی اعتقادی و سیاسی عناصر این حزب را نشان دهد. در تیر ماه ۱۳۷۸ در کوی دانشگاه تهران واقعهای رخ داد که به غائله کوی دانشگاه معروف شد. روزنامه «سلام» به مدیر مسئولی موسویخوئینیها حدود ۲۴ ساعت پیش از بررسی طرح تغییر و اصلاح قانون مطبوعات، نامهای منسوب به سعید امامی خطاب به وزیر اطلاعات وقت را به چاپ رساند و با تیتر درشت در صفحه اول خود چنین القا کرد که سعید امامی پیشنهاد طرح اصلاح مطبوعات را داده است. به دنبال این مطلب، نمایندگان طرحدهنده قانون مطبوعات به شکایت از این روزنامه پرداختند. در اعتراض به توقیف روزنامه «سلام» و نیز در اعتراض به تصویب لایحه اصلاح قانون مطبوعات در مجلس پنجم ـ. که رئیس و اکثر نمایندگان آن در مقابل جناح دوم خرداد بودند ـ. در شامگاه ۱۷ تیر ۱۳۷۸ تعدادی از دانشجویان ساختمان ۲۲ خوابگاه کوی دانشگاه تهران به تظاهرات پرداختند که با سوءاستفاده مخالفان نظام و حمله عدهای به خوابگاه دانشجویان حوادث تلخی به بار آمد. در این شرایط تظاهرکنندگان نه تنها هیچگونه توجهی به تقاضای نیروی انتظامی برای خاتمه دادن به راهپیمایی غیرقانونی نکردند، بلکه به دلیل سخنرانیهای تحریکآمیز برخی دیگر همانند عبدالله نوری و پخش شایعه کشته شدن تعدادی از دانشجویان، راهپیمایی تا ظهر ۲۰ تیر ۱۳۷۸ ادامه یافت. یادآور میشویم که رهبر معظم انقلاب اسلامی به شدت حمله به کوی دانشگاه تهران را محکوم کردند. گفتنی است که توقیف روزنامه سلام صرفاً به دلیل درج نامه محرمانه وزارت اطلاعات نبوده و بر اساس اطلاعیه دادستانی ویژه روحانیت، بنا بر شکایتهای متعدد مطبوعاتی از این روزنامه صورت گرفته است. مجمع روحانیون مبارز در واکنش به تعطیلی روزنامه سلام و بدون توجه به تخلف آن روزنامه در انتشار اخبار طبقهبندی شده که سبب بهرهبرداری دشمنان انقلاب میشد، با صدور بیانیهای اعلام کرد: «با بستن روزنامه سلام و سایر روزنامههای مستقل هرگز نمیتوان جامعه را به فضای قبل از دوم خرداد برگرداند و با تبلیغات یکسویه تصمیمات یک جناح سیاسی را بر مردم حاکم کرد... دخالت غیرقانونی دادگاه ویژه روحانیت در امر مطبوعات زمینه را برای اعمال غیر قانونی دیگران و گسترش هرج و مرج در جامعه فراهم میکند.» دبیر مجمع روحانیون مبارز نیز طی مصاحبهای، بروز فاجعه در کوی دانشگاه تهران را ناشی از تصمیم عجولانه دادگاه دانست. آنچه در این مرحله باید مورد توجه قرار گیرد، عملکرد تحریکآمیز برخی شخصیتهای مجمع روحانیون از طریق مصاحبهها و سخنرانیها است.
اعضای مجمع روحانیون این بار در فتنه ۸۸ خودنمایی میکنند
گزارههای مهمی نظیر «تشکیل کمیته صیانت از آرا» ماهها قبل از برگزاری انتخابات، «استفاده از نماد سبز در تبلیغات انتخاباتی»، «متهم کردن رقیب به دروغگویی و فریب»، «تشکیک در سلامت انتخابات و القای تقلب مناظره»، «نامهنگاری به رهبری» و مهمتر از همه اینها نامهنگاری تهدیدآمیز هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) یک روز مانده به انتخابات مبنی بر «آتشفشانهاییکه از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت» عوامل مهمی برای وقوع حوادث پس از انتخابات آن سال بودند، اما عملکرد برخی شخصیتهای مجمع روحانیون مبارز در این میان شاخصتر به نظر میرسد. چند روز قبل از برگزاری انتخابات، محمد موسویخوئینیها هم مانند مرحوم هاشمیرفسنجانی در جهت القای تقلب در انتخابات نامه تهدیدآمیزی را منتشر میسازد و محمد خاتمی نیز در هنگام انداختن رأی خود در حسینیه جماران در جملات کوتاهی به توهم بزرگ ایجاد شده در موسوی کمک فراوانی کرده و با بیان اینکه انشاءالله حضور مردم در انتخابات خوب خواهد بود، تصریح میکند: «همه شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است، امّا من پیشگو نیستم.» خاتمی عصر همان روز در پیام تبریکی به موسوی پیروزیاش را تبریک میگوید! علیاکبر محتشمیپور (عضو دیگر مجمع روحانیون مبارز و رئیس کمیته صیانت از آرا) در ساعت ۲۱ روز برگزاری انتخابات در نشست خبری در محل ستاد موسوی ابراز میکند: «میزان آرای موسوی به گونهای است که با رأی دیگر رقبای او قابل قیاس نیست». تحریک و تحریض میرحسین موسوی توسط اعضای مجمع روحانیون تنها به اینجا ختم نمیشود و در روزهای پس از انتخابات شکل فراگیرتری به خود میگیرد. در ادامه این تحرکات قلدرمآبانه، ۲۳ خرداد یعنی تنها یک روز پس از برگزاری انتخابات که هنوز نتیجه رسمی از سوی مراجع قانونی اعلام نشده بود و شورای نگهبان هم نظری در آن باره نداده بود، مجمع متبوع موسویخوئینیها با صدور بیانیهای خواستار ابطال نتایج انتخابات ریاستجمهوری میشود. مجمع روحانیون مبارز در بیانیهای اعلام میدارد: «در این انتخابات صرفنظر از نتیجهای که معلوم شد، آنچه موجب تأسف و نگرانی بیشتر است اعمال نوعی مهندسی آرا گسترده در این دوره است... ما و هواداران پرشور و با شعور جناب میرحسین موسوی ضمن حفظ هوشیاری و پرهیز از هر عملی که به تشنج بینجامد و به سرکوبگران بهانه دهد، مهندس موسوی عزیز را تنها نخواهیم گذاشت.»
درخواست تظاهرات خیابانی!
این تشکل سیاسی در ادامه تلاشهای خود برای براندازی نظام، روز سهشنبه ۲۶ خرداد ۸۸ درخواست راهپیمایی برای روز شنبه ۳۰ خرداد (مصادف با سالروز آغاز حرکت تروریستی در سال ۱۳۶۰) را به فرمانداری تهران ارسال مینماید و خبر آن را رسانهای میکند و این در حالی بود که روز قبل از آن خبرگزاریها از برگزاری نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) خبر داده بودند. در حالی که انتظار میرفت جریانهای سیاسی همسو با مردم منتظر راهنمایی و چارهسازی رهبری برای اتمام غائله دستسازان جریان تجدیدنظرطلب باشند، اما مجمع روحانیون مبارز در اقدامی مشکوک و پرابهام، پیشاپیش برای فردای برگزاری نماز جمعه درخواست راهپیمایی کرد. پنجشنبه (۲۸ خرداد) مجمع روحانیون ضمن تأکید به درخواست پیشین، با گسترش سطح آن، برای برگزاری راهپیمایی و تجمع در شهرها و میادین سراسر کشور درخواست مجوز نمود. این اقدام که توسط کارشناسان سیاسی اقدامی فتنهانگیزانه ارزیابی میشد، متأسفانه در کارنامه مجمع مدعی خط امام و ولایت فقیه، ثبت گردید. این مجمع تا ساعات پایانی منتهی به روز شنبه نیز تلاشی برای لغو تجمع غیرقانونی اعلام شده نمیکند. برخلاف اعتقاد برخی از اعضای مجمع، تعلل سؤال برانگیز دبیر این تشکل همچنان ادامه یافت تا اینکه بنا بر برخی گزارشها آشوبگران آرایش نهایی خود را برای پیادهسازی اهداف خود صورت داده بودند. نزدیک ظهر همان روز برخی از سایتها و خبرگزاریها این خبر را بر خروجی خود قرار دادند؛ «راهپیمایی امروز مجمع روحانیون لغو شد». این اقدام که بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان «اقدامی صرفاً ظاهری» یاد کردند، نتوانست از خسارتهای جبران ناپذیر آن روز جلوگیری نماید. رفتارهای هنجارشکنانهای که یکی پس از دیگری روی رسانههای مجازی قرار میگرفت؛ خسارتهای میلیاردی به اماکن خصوصی و عمومی و به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در نزدیکی خیابان آزادی، توسط عناصر مسلح منافقین و اشرار، شماری از شهروندان بیگناه به ضرب گلوله کشته و زخمی شدند و این در حالی بود که جانشین نیروی انتظامی اعلام کرد این نیرو به هیچ وجه از سلاح گرم استفاده نکرده است. تعلل چند ساعته و مشکوک دبیر مجمع روحانیون در لغو راهپیمایی روز شنبه بدون وجود کوچکترین توجیه را هرگز نمیتوان در شکلگیری آشوبهای آن روز نادیده گرفت؛ تعللی که موسویخوئینیها و خاتمی را مسئول خون کشتهشدگان و مجروحین ماجرا کرد. به زمین ریختن خون چندین نفر در شنبه پس از نماز جمعه رهبری و آتش زدن مسجد و حمله به پایگاه بسیج نه تنها نتوانست اقدامات گستاخانه اعضای مجمع روحانیون را متوقف کند بلکه این برداشت را برای روحانیون این طیف به همراه داشت که کار نظام را میشود با استمرار رفتارهای تند و افراطی تمام کرد بر همین اساس تا ۹ دی آن سال جهت مقابله با نظام و مردم لحظهای به خود تردید راه ندادند.
۹ دی باطل السحر فتنه
آنچنان که اشاره شد تشکل سیاسی مجمع روحانیون مبارز طی هشت ماه غائله ۸۸ نه تنها مدیریت اصلی آن را بر عهده داشتند بلکه عامل اصلی بسیاری از خونهای به زمین ریخته افرادی هستند که به واسطه آشوبآفرینی پدرخواندههای تجدیدنظرطلب به خیابانها آمدند و لازمه بازگشت آنها به سپهر سیاسی کشور و حضور فعال در عرصه حاکمیت هم یقیناً عذرخواهی از ملت و پرداخت هزینه خونهای به زمین ریخته شده است. در پایان باید گفت: شاید اگر ۹ دی در سال ۸۸ شکل نمیگرفت مجمع روحانیون مبارز تاکنون صدها بیانیه علیه نظام صادر میکردند، اما خب پدر خواندههای این تشکل سیاسی ناچار شدند پس از ۹ دی آن سال تاکنون با اتخاذ تدابیر و سیاستهای بازگشت به حاکمیت را در دستور کار قرار دهند غافل از آنکه افکار عموم هیچ گاه تحرکات ساختار شکنانه و قلدر مآبانه 17 ساله آنها را فراموش نخواهد کرد.
ارسال نظرات